چادر را جلو بردم
دو سه تاری از موهایم بیرون بود
لبخند زدم...
خانمی کنارم بود تعجب کرد گف : مسخرت کرد خانوم میخندی
خوشت میاد انگار نه ؟
و باز هم لبخند خوشم نیاید
من را دید
چادر جلو کشیدنم را دید و زیباترین ذکر عالم را بر زبان اورد
من امروز خوشحالم
نظرات شما عزیزان: